من باید تا فردا پرواز رو یاد بگیرم
یک شب نینو بالهای کوچکش را تکان داد و گفت: «فردا میخواهم پرواز یاد بگیرم.» شاهینِ…
ارسال شده توسط amajabbasi
منم میخوام دوست داشتنی باشم
کی بود یکی نبود. در مزرعه دوستی، یک انبار کوچک بود پر از کاه. در بعضی…
ارسال شده توسط amajabbasi
داستان کوآلای قهرمان و جوجه ها
کوآلای قهرمان یکی بود یکی نبود توی جنگل های استرالیا کنار یک رود خانه درخت بزرگی…
ارسال شده توسط amajabbasi
بابام بهم گفت هر وقت عصبانی شدی یه میخ بکوب توی دیوار
پسر بچه ای بود كه اخلاق خوبی نداشت. پدرش جعبه ای میخ به او داد و…
ارسال شده توسط amajabbasi
حاضری دوست خوبت رو ببخشی
دو دوست قدیمی در حال عبور از بیابانی بودند. در حین سفر این دو سر موضوع…
ارسال شده توسط amajabbasi
داستان لولی کوچولو زرافه گردن دراز
کی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. اون دور دورا توی جنگی…
ارسال شده توسط amajabbasi
سینا کوچولو چجوری یاد گرفت با لک روی دستش کنار بیاد
سینا کوچولو بعضی روزها با مادرش به پارک میرفت، اون خیلی پارک رو دوست داشت ولی…
ارسال شده توسط amajabbasi
- 1
- 2